منسوبینلغتنامه دهخدامنسوبین . [ م َ ] (از ع ص ، اِ) آنهایی که دارای نسبت و علاقه و پیوستگی باشند و خویشاوندان و متعلقان . (ناظم الاطباء). بستگان . وابستگان . (یادداشت مرحوم دهخدا).
منصبنلغتنامه دهخدامنصبن . [ م ُ ص َ ب ِ ] (ع ص )برگردنده . (آنندراج ) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). برگشته . (ناظم الاطباء). رجوع به انصبان شود.
ارحامفرهنگ نامها(تلفظ: arhām) (عربی) (جمع رحم) ، خویشان ، کسان ، بستگان ، منسوبان به ویژه منسوبان نَسَبی؛ ]این واژه اگر ' ِارحام ' /erham/ تلفظ شود به معنی مهربانی کردن، مهر ورزیدن، بخشایشآوردن است ) .