مهاراجهلغتنامه دهخدامهاراجه . [ م َ ج َ / ج ِ ] (سانسکریت ، ص مرکب ، اِ مرکب ) مهاراجا. شاه بزرگ . امیر بزرگ در هند. مهاراج . مهراج . راجه ٔ بزرگ . رای برین .
مهاراجالغتنامه دهخدامهاراجا. [ م َ ] (سانسکریت ، ص مرکب ، اِ مرکب ) مهراج . (یادداشت مؤلف ). مهاراجه . رجوع به مهاراجه شود.
مهاراجالغتنامه دهخدامهاراجا. [ م َ ] (سانسکریت ، ص مرکب ، اِ مرکب ) مهراج . (یادداشت مؤلف ). مهاراجه . رجوع به مهاراجه شود.
راجالغتنامه دهخداراجا. (معرب ، اِ) راجاه ، راج معرب راجه یا مهرجاه لقب سلاطین غیرمسلمان هند. (النقود العربیه ص 134). راجه .مهاراجه . مهاراجا. و رجوع به راجه و مهاراجه شود.
حکمرانفرهنگ فارسی طیفیمقوله: ارادۀ اجتماعی عام س، رئیس قبیله، ولیعهد، مهاراجه، دوک، کُنت، مارکی، پرنس، مَلِک دوشس، کنتس