مهمانکلغتنامه دهخدامهمانک . [ م ِ ن َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان سملقان بخش مانه شهرستان بجنورد، واقع در 25هزارگزی جنوب باختری مانه . سر راه شوسه ٔ عمومی بجنورد به نردین دارای 352 تن سکنه . آبش از چشمه و رودخانه و راهش مالرو اس
مهمانکدهلغتنامه دهخدامهمانکده . [ م ِ ک َ دَ / دِ ] (اِ مرکب ) مهمانخانه . مهمان سرای : روزاز سر ره رحیل کرده مهمانکده ها سبیل کرده . خاقانی (تحفةالعراقین ص 31).سرای ج
مهمانکدهboarding house, pension (fr.)واژههای مصوب فرهنگستاناقامتگاهی که از مسافران یا مشتریان خود بهطور کامل یا نیمهکامل پذیرایی کند متـ . شبانهروزی
مهمانکدهلغتنامه دهخدامهمانکده . [ م ِ ک َ دَ / دِ ] (اِ مرکب ) مهمانخانه . مهمان سرای : روزاز سر ره رحیل کرده مهمانکده ها سبیل کرده . خاقانی (تحفةالعراقین ص 31).سرای ج
مهمانکدهboarding house, pension (fr.)واژههای مصوب فرهنگستاناقامتگاهی که از مسافران یا مشتریان خود بهطور کامل یا نیمهکامل پذیرایی کند متـ . شبانهروزی