گیس گلابتونلغتنامه دهخداگیس گلابتون . [ گ ُ ب َ / ب ِ ] (ص مرکب ) دارای گیسویی چون گلابتون . دارای گیسویی چون تارهای زر. مو بور. موطلایی . دختری که گیس گلابتون دارد. طلایی گیسوان . (از یادداشت مؤلف ).
زِفتگویش بختیاری1. نام داروى کچلى (ادرار گاو مو بور را با کمى قرهقوروت و تعدادى برگهزردآلو مىجوشانند تا سِفت شود وبهصورت ضماد درآید. این ضماد راکه بسیار چسبنده است، روى پارچهاى تمیز مىمالند و روى زخم مىگذارند تاخود بیفتد)؛ 2. (کنایى) شخص سمج وپررو.