مواردلغتنامه دهخداموارد. [ م َرِ ] (ع اِ) ج ِ مورد. (منتهی الارب ) (دهار) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). راه ورود به آب . راه آبخور.- موارد مطروقه ؛ آبهای آلوده و ناپاک . (ناظم الاطباء). || راه و طریقه و موردها و محل ورود و درآمدها. (ناظم الاطباء)<span class="h
مواریثلغتنامه دهخدامواریث . [ م َ ] (ع اِ) ج ِ میراث . (منتهی الارب ) (غیاث ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). رجوع به میراث شود.
مواردةلغتنامه دهخدامواردة. [ م ُ رَ دَ ] (ع مص ) با یکدیگر بر آب آمدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). با کسی به آب یا جایی بیامدن . (تاج المصادر بیهقی ).
مواردةلغتنامه دهخدامواردة. [ م ُ رَ دَ ] (ع مص ) با یکدیگر بر آب آمدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). با کسی به آب یا جایی بیامدن . (تاج المصادر بیهقی ).
موارد ضمانت مشروطwarranty coverageواژههای مصوب فرهنگستانموارد مورد ضمانت که در قرارداد به آنها اشاره شده باشد