محوطۀ خندقدارmoated siteواژههای مصوب فرهنگستانهریک از محوطههای مربوط به بعد از دوران پیشازتاریخ که با خندق محصور شده بودند
مواطیلغتنامه دهخدامواطی . [ م َ ] (ع اِ) ج ِ موطی . (ناظم الاطباء). ج ِ موطی به معنی جای قدم . (آنندراج ). رجوع به موطی شود.
مواطیلغتنامه دهخدامواطی . [ م ُ ] (ع ص ) مواطات کننده . موافقت کننده . (از یادداشت مؤلف ) (از منتهی الارب ). و رجوع به مواطاة شود.
مؤاثیلغتنامه دهخدامؤاثی . [ م ُ آ ] (ع ص ) دشمن بدخواه . (ناظم الاطباء). خصومت کننده . (آنندراج ). || نمام . ساعی . واشی . (یادداشت مؤلف ).