موالاتلغتنامه دهخداموالات . [ م ُ ] (ع مص ، اِمص ) موالاة. دوستی و پیوستگی با کسی . (ناظم الاطباء). با کسی دوستی و پیوستگی داشتن . (غیاث ) (از آنندراج ). با کسی دوستی داشتن . (المصادر زوزنی ) (تاج المصادر بیهقی ). ولاء. ولا. دوستی . رفاقت . دوستی کردن . باهم دوستی کردن . (یادداشت مؤلف ) <span
موالدلغتنامه دهخداموالد. [ م َ ل ِ ] (ع اِ) ج ِ مولد. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || ج ِ مولد به معنی مادر. (آنندراج ). رجوع به موالید و مولد شود.
موالیدلغتنامه دهخداموالید. [ م َ ] (ع اِ) ج ِ مولد به معنی مادر. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). و رجوع به مولد شود. || ج ِ مولود. (المنجد) (ناظم الاطباء). ج ِ مولود. زادگان . (یادداشت مؤلف ). فرزندان و این ج ِ مولود است . (غیاث ) (آنندراج ) : دانی چه گفته اند بنی عو
موالیدفرهنگ فارسی عمید= مولود⟨ موالید ثلاثه: [قدیمی، مجاز] جماد، نبات، و حیوان.⟨ موالید سهگانه: = ⟨ موالید ثلاثه
تمسک کردنلغتنامه دهخداتمسک کردن . [ ت َ م َس ْ س ُ ن ُ / ن ِ ] (مص مرکب ) چنگ در زدن . اعتصام : به موالات این دو رکن شریف هم تمسک کنم هم استظهار. خاقانی .رجوع به تمسک و دیگر ترکیبهای آن شود.
ممالاتلغتنامه دهخداممالات . [ م ُ ] (ع مص ) یاری کردن . کمک کردن . ممالاة. || (اِمص ) یارمندی . یاری . مساعدت : ایلک خان به بخارا آمد و از سر مخادعت و مماکرت با عبدالملک طریق موالات و ممالات پیش گرفت . (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ). روی به استقبال رکاب او آوردند و از صدق موالات
ولاءلغتنامه دهخداولاء. [ وَ ] (ع اِمص ) دوست داری . (منتهی الارب ). محبت . (اقرب الموارد) (کشاف اصطلاحات الفنون ). || یاری و نصرت .(از اقرب الموارد). || مُلک و پادشاهی . (منتهی الارب ). || مِلک . (از اقرب الموارد). || آزادی . (منتهی الارب ). حدیث : نهی عن بیع الولاء. و از شافعی است که : لا ول
مواخاتلغتنامه دهخدامواخات . [ م ُ ] (ع مص ، اِمص ) مؤاخات . مؤاخاة. برادری کردن و برادر گرفتن کسی را. (غیاث ) (آنندراج ). برادری و برادری گرفتگی و اخوت . (ناظم الاطباء). اخاء. اخاوت . وخاء. محالفه . برادر شدن . برادری . برادر گرفتن کسی را. صیغه ٔ برادری با کسی خواندن . (از یادداشت مؤلف ). و
مماکرتلغتنامه دهخدامماکرت . [ م ُ ک َ / ک ِ رَ ] (از ع ، اِمص )با کسی مکر کردن . (تاج المصادر بیهقی ) (مصادر زوزنی ). مخادعت . (از اقرب الموارد) : ایلک خان به بخارا آمد و از سر مخادعت و مماکرت با عبدالملک طریق موالات و ممالات پیش گرفت .