موزیسینلغتنامه دهخداموزیسین . [ یَن ْ ](فرانسوی ، ص ) (اصطلاح موسیقی ) موسیقیدان . استاد موسیقی . نوازنده . استاد موزیک . (یادداشت مؤلف ). و رجوع به موسیقی و موزیک شود.
موزیسینفرهنگ فارسی معین(یَ) [ فر. ] (ص فا.) کسی که در ساخت یا رهبری یا اجرای موسیقی به خصوص موسیقی سازی تبحر داشته باشد، موسیقی دان (فره ).
ماجشونلغتنامه دهخداماجشون . [ ج ُ ] (اِخ ) معرب ماهگون . لقب ابوسلمة یوسف بن یعقوب . (الانساب سمعانی ). لقب ابی سلمة یوسف بن یعقوب بن عبداﷲبن ابی سلمه دینار. مولی آل المنکدر و او از محمدبن المنکدر و سعید مقبری روایت کند و محمدبن صباح از او روایت کند و ابی سلمة ماجشون در سال <span class="hl" dir
ماجشونلغتنامه دهخداماجشون . [ ج ُ ] (معرب ، اِ مرکب ) ماجوشون . (ناظم الاطباء). معرب ماهگون . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) (آنندراج ) (منتهی الارب ). معرب ماهگون فارسی بمعنی رنگ ماه . (از اقرب الموارد). || نوعی از کشتی . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). کشتی . سفینه و شاید کشتیی که به ش
ابن ماجشونلغتنامه دهخداابن ماجشون . [ اِ ن ُ ج ِ ] (اِخ ) عبدالملک بن عبدالعزیزبن عبداﷲبن سلمه ٔ مدنی . فقیه مالکی معروف . و اجداد او اصلاً ایرانی و از مردم اصفهان بوده اند. یکی از نیاکان او اسلام آورد و عبدالعزیز پدر عبدالملک از فقهای زمان خویش بود و او نزد پدر و مالک بن انس فقه و حدیث آموخت و در
باخلغتنامه دهخداباخ . (اِخ ) یوهان سباستین (1685 - 1750). باخ ، نام خانواده ای آلمانی است که در هنر موسیقی شهرت بسزائی داشتند و مشهورترین آنان یوهان سباستین میباشد که آثار موسیقی مذهبی او مورد توجه اهل فن است . وی بسال <span