معلق، موقوف، اویزان، موکول، موقوف شده
سرکوبگر، فرونشاننده، جلوگیری کننده، موقوف کننده، موقوف سازنده
سرکوبگرها، فرونشاننده، جلوگیری کننده، موقوف کننده، موقوف سازنده
موقوف کردن
متوقف شد، موقوف