لغتنامه دهخدا
مؤسس . [ م ُ ءَس ْ س ِ ] (ع ص ) نعت فاعلی از تأسیس . آنکه بنیاد چیزی را برپا می نهد و بنا می کند. بنا نهنده . (ناظم الاطباء). بنیاد نهنده . (آنندراج ). پایه گذار. بنیانگذار. تأسیس کننده . پی افکننده . آنکه پی افکند. پی گذار. پی افکن . بانی . ج ، مؤسسان . (یادداشت مؤلف ).