مکانتلغتنامه دهخدامکانت . [ م َ ن َ ](ع اِ) مکانة. جایگاه . جای . مکان . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). || پایگاه و مرتبه و عزت و جاه و منزلت . (ناظم الاطباء). پایگاه و مرتبه و عزت . (غیاث ). رتبه . مقام . قدر. مقدار. مرتبت . درجه . پایه . جاه . خطر. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا)
میچکاندگویش اصفهانی تکیه ای: ačekne طاری: ačekna طامه ای: čikne طرقی: ačikna کشه ای: ačikna نطنزی: ček(e)na
مکوندلغتنامه دهخدامکوند. [ م َ وَ ] (اِخ ) تیره ای از طایفه ٔ جانکی گرمسیر ایل چهارلنگ بختیاری . (جغرافیای سیاسی کیهان ص 76).
مقندلغتنامه دهخدامقند. [ م ُ ق َن ْ ن َ ] (ع ص ) سویق مقند؛ پِسْت ِ قند آمیخته . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). مقنود. قندزده . قندریخته . قندآمیز. که قند در آن کرده باشند. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
مکنتلغتنامه دهخدامکنت . [ م ُ ن َ ] (ع اِمص ، اِ) قدرت . (غیاث ) (ناظم الاطباء). مکنة. توانایی : فلک چاکر مکنت بی کرانش خرد بنده ٔ خاطر هوشیارش . ناصرخسرو.پادشاه کامران آن باشد که تدبیر کارها پیش از فوات فرصت و عدم مکنت بفرماید. (ک
ارجفرهنگ مترادف و متضاد۱. ارزش، ارز، بها، مقدار، نرخ ۲. اعتبار، پایگاه، پایه، حشمت، شان، قدر، مرتبت، مکانت
درجهفرهنگ مترادف و متضاد۱. پایه، رتبه، مرتبه ۲. حد، میزان ۳. جایگاه، مرتبت، مقام، مکانت، منزلت، منصب، ۴. پله، نردبان
پایگاهفرهنگ مترادف و متضاد۱. رتبه، مرتبت، مقام، مکانت، منزلت، منصب ۲. مرکز، مقر ۳. جایگاه، جا، محل، مقام ۴. پیشگاه، تخت، مسند ۵. اندازه