مکتبیلغتنامه دهخدامکتبی . [ م َ ت َ ] (ص نسبی ) منسوب به مکتب . وابسته به مکتب . مکتب رو: هر بچه مکتبی این مطلب را به خوبی می داند. و رجوع به مکتب شود.
مکتبی شیرازیلغتنامه دهخدامکتبی شیرازی . [ م َ ت َ ی ِ ] (اِخ ) از شاعران معروف شیراز، در اواخر قرن نهم و نیمه ٔ اول قرن دهم هجری است . وی به خراسان و هندوستان سفر کرد. از آثار او منظومه ٔ لیلی و مجنون که در سال 895 هَ . ق . به تقلید نظامی سروده شده است شهرت دارد.مثنو
مقتبةلغتنامه دهخدامقتبة. [ م ُ ت َب ْ ب َ ] (ع ص ) ید مقتبة؛ دست بریده . (ناظم الاطباء). و رجوع به اقتباب شود.
مکتبی شیرازیلغتنامه دهخدامکتبی شیرازی . [ م َ ت َ ی ِ ] (اِخ ) از شاعران معروف شیراز، در اواخر قرن نهم و نیمه ٔ اول قرن دهم هجری است . وی به خراسان و هندوستان سفر کرد. از آثار او منظومه ٔ لیلی و مجنون که در سال 895 هَ . ق . به تقلید نظامی سروده شده است شهرت دارد.مثنو
مکتبی شیرازیلغتنامه دهخدامکتبی شیرازی . [ م َ ت َ ی ِ ] (اِخ ) از شاعران معروف شیراز، در اواخر قرن نهم و نیمه ٔ اول قرن دهم هجری است . وی به خراسان و هندوستان سفر کرد. از آثار او منظومه ٔ لیلی و مجنون که در سال 895 هَ . ق . به تقلید نظامی سروده شده است شهرت دارد.مثنو