لغتنامه دهخدا
مکتنف . [ م ُ ت َ ن ِ ] (ع ص ) پناه جوینده و یک سوشونده . (غیاث ) (آنندراج ). || کسی و یا چیزی که احاطه می کند و محصور می سازد. (ناظم الاطباء) : حرص و کین هست از طباع مختلف مر مرا بر چار ضد شد مکتنف .(منسوب به مولوی ، مثنوی چ رمضانی ص <span