لغتنامه دهخدا
کاشف . [ ش ِ ] (ع ص ) ج ، کاشفین ، کَشَفَة. پیداکننده و برهنه کننده . (غیاث ) (آنندراج ). آشکارکننده و گشاده و برهنه نماینده . (ناظم الاطباء). پدیدآورنده . ظاهرکننده . بروزدهنده . معلن . مظهر. مفسر : گرچه از یک وجه منطق کاشف است لیک از ده وجه پ