لغتنامه دهخدا
مترسم . [ م ُ ت َ رَس ْ س ِ ] (ع ص ) نویسنده و رسم کننده و صاحب رسم . (آنندراج ) (غیاث ). آن که در آداب و رسوم کتابت تأمل و تفرس کند: هر چند دبیری صناعت بلندی است و از آن برتر است که مترسمان گمان برده اند. (دستور دبیری از فرهنگ فارسی معین ). || کسی که نشان سرای و خانه می جوی