میرآخر. [ خ ُ ] (اِ مرکب ) میرآخور. داروغه ٔ اصطبل . رجوع به میرآخور شود.
معجزه، میراخور
equerries، میراخور
استرسل، مهتر اصطبل، میراخور
رئیس و بزرگتر کارکنان اسطبل؛ میرآخور؛ آخوربد.