میسورلغتنامه دهخدامیسور. [ م َ سو / می س ُ] (اِخ ) ایالتی در جنوب هند به مساحت 192000 کیلومتر مربع که 2354700 تن سکنه دارد. مرکز آن بنگالور است . کارخانه های فراوان دارد و تقریباً تمام طلای هن
میسورلغتنامه دهخدامیسور. [ م َ ] (ع مص ) آسان کردن . (ناظم الاطباء). || آسان شدن ، و در این صورت مصدر است بر وزن مفعول . (منتهی الارب ) (غیاث ). آسان گردیدن . سهل شدن . (یادداشت مؤلف ).آسان شدن . (تاج المصادر بیهقی ) (دهار) : که چنین دارو چنان ناسور راهست درخور
میسورلغتنامه دهخدامیسور. [ م َ سو / می س ُ ] (اِخ ) نام شهری در ایالت میسور، واقع در هند با 244323 تن سکنه . با خیابانها و پارکهای زیبا که قسمتی از دانشگاههای ایالت میسور در این شهر است .
مسورلغتنامه دهخدامسور. [ م ِس ْ وَ ] (ع اِ) تکیه جای چرمین . (منتهی الارب ). متکای چرمین . (ناظم الاطباء). بالش از پوست . و رجوع به مسورة شود.
مسورلغتنامه دهخدامسور. [ م َ ] (ع ص ) پاسپرده . طریق مسور، راه پاسپرده . (منتهی الارب ذیل «س ی ر») (ناظم الاطباء): رجل مسور به ؛مرد رفته در آن راه . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).
مسورلغتنامه دهخدامسور. [ م ِس ْ وَ ] (اِخ ) ابن مَخْرمةبن نوفل بن اهیب القرشی الزهری ، مکنی به ابوعبدالرحمن و متولد سال دوم و مقتول به سال 64 هَ .ق . از فضلای صحابه و از فقهای آنان است . در طفولیت محضر نبی (ص ) را درک کرد. از خلفای اربعه روایت دارد. در فتح اف
مسورلغتنامه دهخدامسور. [ م ُ س َوْ وَ ] (ع ص ) نعت مفعولی از تسویر. زینت کرده شده با دست برنجن . (ناظم الاطباء). یاره بر دست نهاده . (منتهی الارب ). دستبند داشته شده . دارای دستبند : چهل مربط در محاذات مجلس او بداشتند با تجافیف مشهر و غواشی مسور و به اسلحه ٔ نفیس مصور.
مشورلغتنامه دهخدامشور. [ م َ ] (ع ص ) چیز آراسته . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). چیز آراسته و مزین . || انگبین چیده شده و از کندو درآورده شده . (ناظم الاطباء).
میسورابلغتنامه دهخدامیسوراب . [ م َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بیلواربخش کامیاران شهرستان سنندج ، واقع در 32هزارگزی شمال باختری کامیاران با 189 تن سکنه . آب آن از چشمه و راه آن مالرو است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج <span class
میسوریلغتنامه دهخدامیسوری . (اِخ ) مزری . بیست و چهارمین ایالت از ایالات متحده ٔ امریکا، واقع در مرکز ایالات متحده با 179791 کیلومتر مربع مساحت و 4319000 تن جمعیت . و آن محدود است از شمال به سرزمین پریری و از شمال غربی به رود م
میسوریلغتنامه دهخدامیسوری . (اِخ ) رودی به طول 4370 هزار گز در ایالات متحده ٔ امریکا که طویل ترین رود آن کشور و یکی از ریزابه های بزرگ می سی سی پی است که در 27هزارگزی سنت لوئیز بدان می پیوندد.
میسورابلغتنامه دهخدامیسوراب . [ م َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بیلواربخش کامیاران شهرستان سنندج ، واقع در 32هزارگزی شمال باختری کامیاران با 189 تن سکنه . آب آن از چشمه و راه آن مالرو است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج <span class
میسوریلغتنامه دهخدامیسوری . (اِخ ) مزری . بیست و چهارمین ایالت از ایالات متحده ٔ امریکا، واقع در مرکز ایالات متحده با 179791 کیلومتر مربع مساحت و 4319000 تن جمعیت . و آن محدود است از شمال به سرزمین پریری و از شمال غربی به رود م
میسوریلغتنامه دهخدامیسوری . (اِخ ) رودی به طول 4370 هزار گز در ایالات متحده ٔ امریکا که طویل ترین رود آن کشور و یکی از ریزابه های بزرگ می سی سی پی است که در 27هزارگزی سنت لوئیز بدان می پیوندد.