ناخلفلغتنامه دهخداناخلف . [ خ َ ل َ ] (ص مرکب ) کودک بدرفتار و بی ادب . نااهل . نالایق . (آنندراج ). شریر. بدذات . (ناظم الاطباء). فرزند غیرصالح . فرزند بد : بنگر چه ناخلف پسری کز وجودتودارالخلافه ٔ پدر است ایرمان سرا. خاقانی .و مقا