ترجمه مقاله

ناخلف

nāxalaf

۱. نااهل.
۲. [مجاز] فرزندی که از روش نیکوی پدر منحرف شود؛ فرزند ناصالح.

بداخلاق، بدرفتار، بدسرشت، بدنهاد، بیادب، فاسد، نااهل، ناباب ≠ اهل، خلف

ترجمه مقاله