محلول ناگرماییathermal solutionواژههای مصوب فرهنگستانمحلولی شبیه به محلول آرمانی که در آن گرمای اختلاط صفر است، اما، ازآنجاکه مقداری تغییر انرژی داخلی در آن مشاهده میشود، آرمانی نیست
نرمیلغتنامه دهخدانرمی . [ ن َ ] (حامص ) ملاست . (ناظم الاطباء). مقابل زبری . (یادداشت مؤلف ) : مبین نرمی پشت شمشیر تیزگذارش نگر گاه خشم و ستیز. اسدی .پنجم ز ره دست بساوش که بدانی نرمی و درشتی چو ز خر خار گران را. <p class=
نرمیلغتنامه دهخدانرمی . [ ن َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان دربقاضی بخش حومه ٔ شهرستان نیشابور، در 14هزارگزی جنوب شرقی نیشابور، در جلگه ٔ معتدل هوائی واقع است و 103 تن سکنه دارد. آبش از قنات ، محصولش غلات ، شغل اهالی زراعت است .
نرمیفرهنگ فارسی عمید۱. نرم بودن.۲. [مجاز] لطف و مهربانی: ◻︎ اگر نادان بهوحشت سخت گوید / خردمندش بهنرمی دل بجوید (سعدی: ۱۲۹).