ترجمه مقاله

نال

nāl

۱. (زیست‌شناسی) نی: ◻︎ حملهٴ تو تنگ کرد عرصهٴ موقف چنانک / پهلوی خصمان چو نال یک‌به‌یک اندرشکست (انوری: ۹۲).
۲. چوبی باریک و سست در قلم‌نی.
۳. (موسیقی) [قدیمی] نی.

۱. مزمار، نی
۲. نیشکر
۳. ناله
۴. جو، نهر

ترجمه مقاله