نالاندنلغتنامه دهخدانالاندن . [دَ ] (مص منفی ) مقابل لاندن به معنی حرکت دادن و جنباندن و افتان و خیزان حرکت کردن . رجوع به لاندن شود.
نالانیدنلغتنامه دهخدانالانیدن . [ دَ ] (مص ) به ناله واداشتن . (یادداشت مؤلف ). || مریض کردن . (یادداشت مؤلف ). رجوع به نالاندن شود.
نالانیدنلغتنامه دهخدانالانیدن . [ دَ ] (مص ) به ناله واداشتن . (یادداشت مؤلف ). || مریض کردن . (یادداشت مؤلف ). رجوع به نالاندن شود.