نامویهلغتنامه دهخدانامویه . [ ی َ / ی ِ ] (ص ) زنی را گویند که بغیر از یک شوهر ندیده و به مرد دیگر نرسیده باشد و میان او و شوهرش نهایت الفت و محبت و اتحاد باشد. (برهان قاطع) (از جهانگیری ) (از آنندراج ) (از انجمن آرا). زنی که یک شوهر بیش ندیده . زن مهربان به شو
نامویهفرهنگ فارسی عمیدویژگی زنی که فقط یک بار ازدواج کرده و میان او و همسرش نهایت مهر و محبّت برقرار باشد؛ زن وفادار و مهربان به شوهر.
فیلم زندگینامهایbiopics, biographical filmواژههای مصوب فرهنگستانفیلمی که زندگی یک شخصیت و نقش و تأثیر تاریخی او را در گذشته و حال به تصویر میکشد
نماةلغتنامه دهخدانماة. [ ن َ ] (ع اِ) مورچه ریزه . (منتهی الارب ) (آنندراج ). مورچه ٔ خرد و ریزه . (ناظم الاطباء). ج ، نَمی ̍.
نمایهلغتنامه دهخدانمایه . [ ن ُ / ن ِ / ن َ ی َ / ی ِ ] (اِ) مانند. نمونه .- هم نمایه ؛ همانند. هم نشین . همراه . (انجمن آرا) (آنندراج ) :
نمویهلغتنامه دهخدانمویه . [ ن ُ مو ی َ / ی ِ ] (اِ) نمونه . (ناظم الاطباء). و نیز رجوع به فرهنگ شعوری ج 2 ص 410 شود.