لغتنامه دهخدا
بازپس شدن . [ پ َ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) عقب نشستن . بدنبال رفتن . پس رفتن . عقب رفتن . سپس ماندن . خُنوس . (ترجمان القرآن ) (دهار) (منتهی الارب ). تأخر. (ترجمان القرآن ) (منتهی الارب ) : نیاطوس چون دید بنداخت نان از آشفتگی بازپس شد ز خوان .