لغتنامه دهخدا
نباحة. [ ن َب ْ باح َ ] (ع اِ) قسمی از شبه ٔ سپید خرد که از مکه آرند و از آن گردن بند سازند. (ناظم الاطباء). مناقفی که ازمکه آرند و رفع چشم زخم را به گردن بند کشند. (از اقرب الموارد) (از معجم متن اللغة). یا صدف بیضی شکل خرد.صدف بیض صغار. (معجم متن اللغة) (اقرب الموارد از لسان