نزگلغتنامه دهخدانزگ . [ ن َ زَ ] (اِ) عدس . (ناظم الاطباء) (فرهنگ شعوری ص 287). نرسک . نرسنگ . نَسْک .
چنگیزیلغتنامه دهخداچنگیزی . [ چ َ ] (اِخ ) تیره ای از ایل نفر. (از ایلات خمسه ٔ فارس ) (از جغرافیای سیاسی کیهان ص 87).
گنجیلغتنامه دهخداگنجی . [ گ َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان سراجو از بخش مرکزی شهرستان مراغه که در 34هزارگزی جنوب خاوری مراغه و 13هزارگزی جنوب راه شوسه ٔ مراغه به سراسکند واقع شده است . هوای آن معتدل مالاریایی و سکنه اش <span cl