ترجمه مقاله

نعل

na'l

۱. قطعه آهنی که به پاشنۀ کفش یا به سم ستور می‌زنند.
۲. [قدیمی] کفش؛ پا‌افزار.
⟨ نعل در آتش نهادن:
۱. انداختن نعل اسب در آتش؛ عملی که غرائم‌خوانان و افسونگران انجام می‌دادند و برای حاضر ساختن کسی که در سفر بود نام او را بر نعل اسب می‌نوشتند و در آتش می‌انداختند و افسون می‌خواندند و معتقد بودند که آن شخص در هرکجا که باشد بی‌قرار می‌شود و فوراً حرکت می‌کند.
۲. [قدیمی، مجاز] بی‌قرار بودن.
⟨ نعل واژگون: ‹نعل باژگونه، نعل باشگونه›
۱. نعل وارونه؛ نعلی که وارونه به پای اسب بزنند برای رد گم کردن. Δ در قدیم فراریان برای آنکه کسی رد آن‌ها را پیدا نکند نعل‌های وارونه به دست‌وپای اسب خود می‌زدند تا رد پای اسب در جهت مخالف راهی که رفته‌اند بر زمین بماند.
۲. [قدیمی، مجاز] خدعه به کار بردن برای فریب دیگران؛ عملی که دیگران را به اشتباه بیندازد؛ کار غلط‌انداز.

ترجمه مقاله