نمدیلغتنامه دهخدانمدی . [ ن َ م َ ] (ص نسبی ) از نمد. چیزهای ازنمد کرده . (یادداشت مؤلف ). ساخته از نمد. (فرهنگ فارسی معین ): کلاه نمدی . || (اِ) بالاپوشی که از نمد سازند و چوپانان و بیابان گردان و ساربانان هنگام سرما یا بارندگی آن را بر دوش یا بر سر کشند.- نمدی آفتاب کر
نمدپیچلغتنامه دهخدانمدپیچ . [ ن َ م َ ] (ن مف مرکب ) در نمد پیچیده . در نمد پوشیده .- نمدپیچ کردن ؛ کسی را لای نمد پیچیدن به نحوی که فریادش به گوش کسی نرسد.
نمیدیلغتنامه دهخدانمیدی . [ ن ُ ] (حامص مرکب ) مخفف نومیدی و ناامیدی است . (برهان قاطع) (آنندراج ). ناامیدی . حرمان . یأس . قنوط. (یادداشت مؤلف ). رجوع به نومیدی شود : ز تنْشان ببرّد نمیدی روان بگیرد بدانم خدای جهان . فردوسی .روی
بافت نمدیfelty texture, pilotaxitic textureواژههای مصوب فرهنگستانبافت ماگمایی تمامبلورین و ریزبلورین، شامل بلورهای کوچک درهمبافتۀ پلاژیوکلاز
نمدینلغتنامه دهخدانمدین . [ ن َ م َ ] (ص نسبی ) از نمد. ساخته شده از نمد : و کلاهی نمدین بر سر داشت و پشمینه ای پوشیده و کلاسنگی در میان بسته . (ترجمه ٔ تفسیر طبری ).
نمدینهلغتنامه دهخدانمدینه . [ ن َ م َ ن َ / ن ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان کل تپه ٔ فیض اﷲبیگی در بخش مرکزی شهرستان سقز، در 38هزارگزی شمال شرقی سقز واقع است و 130 تن سکنه دارد. آبش از رودخانه ،
نمدینهلغتنامه دهخدانمدینه . [ ن َ م َ ن َ / ن ِ ] (ص نسبی ) نمدین . چیزهای از نمد کرده . (یادداشت مؤلف ). نمدی .
نمدینلغتنامه دهخدانمدین . [ ن َ م َ ] (ص نسبی ) از نمد. ساخته شده از نمد : و کلاهی نمدین بر سر داشت و پشمینه ای پوشیده و کلاسنگی در میان بسته . (ترجمه ٔ تفسیر طبری ).
نمدینهلغتنامه دهخدانمدینه . [ ن َ م َ ن َ / ن ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان کل تپه ٔ فیض اﷲبیگی در بخش مرکزی شهرستان سقز، در 38هزارگزی شمال شرقی سقز واقع است و 130 تن سکنه دارد. آبش از رودخانه ،
نمدینهلغتنامه دهخدانمدینه . [ ن َ م َ ن َ / ن ِ ] (ص نسبی ) نمدین . چیزهای از نمد کرده . (یادداشت مؤلف ). نمدی .
بافت نمدیfelty texture, pilotaxitic textureواژههای مصوب فرهنگستانبافت ماگمایی تمامبلورین و ریزبلورین، شامل بلورهای کوچک درهمبافتۀ پلاژیوکلاز
زمینساز نمدیgeomat, GMAواژههای مصوب فرهنگستانساختاری سهبعدی و تراوا، از تکرشتههای بسپاری یا عناصر دیگر، که به شیوة مکانیکی یا گرمایی یا شیمیایی یا با ترکیبی از این شیوهها به هم متصل میشوند
پالتوی نمدیگویش اصفهانی تکیه ای: pâltonabadi طاری: --------- طامه ای: kolače طرقی: kolčanevayi کشه ای: --------- نطنزی: ----------