ترجمه مقاله

نمودار

ne(a,o)mudār

۱. ظاهر؛ نمایان؛ آشکار.
۲. مانند؛ نظیر.
۳. نشان؛ علامت.
۴. (ریاضی) خطی که میزان بالا‌وپایین رفتن تعداد یا مقدار محصولات یا درآمدها و چیزهای دیگر را نشان می‌دهد. برای ترسیم این خط جدول شطرنج‌مانندی بر صفحۀ کاغذ رسم و میزان تغییر مقدار را با پایین بردن یا بالا بردن آن خط نشان می‌دهند.

۱. جدول، دیاگرام، طرح، منحنی، نقشه، نمونه
۲. آشکار، پدیدار، پیدا، ظاهر، مشهود، نمایان، هویدا
۳. سند، شاهد، علامت، نماد، نماینده

ترجمه مقاله