ترجمه مقاله

نهاد

na(e)hād

۱. = نهادن
۲. سرشت؛ طبیعت: ◻︎ خدای عرش جهان را چنین نهاد «نهاد» / که گاه مردم شادان و گه بُوَد ناشاد (رودکی: ۴۹۵).
۳. ضمیر؛ دل.
۴. سازمان؛ مؤسسه.
۵. بنیان؛ اساس.
۶. (ادبی) = مسندٌالیه
۷. [قدیمی] روش؛ طرز؛ راه‌ورسم.
۸. [قدیمی] مراسم؛ آیین؛ آداب.
۹. [قدیمی] مقام؛ پایگاه.
۱۰. [قدیمی] قرار؛ مواضعه.
۱۱. [قدیمی] بافت.
۱۲. (اسم مصدر) [قدیمی] ادا کردن؛ پرداختن.

۱. اداره، بنیاد، سازمان، موسسه
۲. اساس، پایه
۳. آفرینش، خلقت، فطرت
۴. طینت، جبلت، جوهره، خمیره
۵. باطن، درون، ذات، ضمیر
۶. سرشت، طبع، طبیعت، عریکه، غریزه، مزاج
۷. سجیه، سیرت، منش
۸. رسم، سنت
۹. وضع، هیئت
۱۰. ترتیب، قرار، قرارداد، مواضعه، ادا، پرداخت، تادیه، گزارش

ترجمه مقاله