نوارپیچلغتنامه دهخدانوارپیچ . [ ن َ / ن ُ ] (ن مف مرکب ) نوارپیچیده . طناب پیچ .- نوارپیچ کردن ؛ بار یا دست و دهان کسی را با نوار بستن .
نواگریلغتنامه دهخدانواگری . [ ن َ گ َ ] (حامص مرکب ) نغمه سرائی . سرودگویی . نوازندگی . عمل نواگر : گاه چو حال عاشقان صبح کند ملونی گه چو حلی ّ دلبران مرغ کند نواگری .خاقانی .
برآورد نواریstrip cruise, strip surveyواژههای مصوب فرهنگستانآماربرداری از یک یا چند نوارنمونه در خطنمونه با فواصل منظم که دادهها در طول آنها بهصورت پیوسته ثبت میشوند
برش نواریstrip cutting, strip fellingواژههای مصوب فرهنگستانبریدن درختان به شکل نوارهایی با عرض مشخص که در یک یا چند مرحله انجام میگیرد
باندپیچیbandaging, bandage 2 (fr.)واژههای مصوب فرهنگستانبستن عضو صدمهدیده با باند/ نوار متـ . نوارپیچی
غلهمومیاییcorn mummyواژههای مصوب فرهنگستانپیکرک انسانریخت تدفینی در مصر باستان که آن را از ترکیب خاک رُس و شن و ماسه و دانۀ غلات میساختند و بعد از نوارپیچی در کنار مرده قرار میدادند