نوعلغتنامه دهخدانوع . (ع اِمص ) تشنگی . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (از تاج المصادر بیهقی ). گرسنگی و تشنگی . (از متن اللغة). از اتباع جوع است . (از تاج المصادر بیهقی ) (ناظم الاطباء). گویند: رماه اﷲ بالجوع و النوع . (از اقرب الموارد).
نوعدیکشنری عربی به فارسیگونه , نوع , قسم , جور , جنس , گروه , دسته , کيفيت , جنسي , (درمقابل پولي) , غيرنقدي , مهربان , مهرباني شفقت اميز , بامحبت , طور , طبقه , رقم , جورکردن , سوا کردن , دسته دسته کردن , جور درامدن , پيوستن , دمساز شدن , بشر , انواع , حروف چاپ , ماشين تحرير , ماشين کردن
نوعفرهنگ فارسی عمید۱. صنف.۲. شکل؛ صورت.۳. (زیستشناسی) گونه.۴. (منطق) کلیای که بر افرادی که حقیقت یکسان دارند اطلاق میشود و اخص از جنس است.⟨ نوع بشر: انسان.
نوعلغتنامه دهخدانوع . [ ن َ / نُو ] (از ع ، اِ) گونه . قسم . (غیاث اللغات ). صنف . لون . (منتهی الارب ). جور : هر روز نوع دیگر می گفت . (تاریخ بیهقی ص 363). از این نوع بسیار گفتند. (تاریخ بیهقی ص <spa
نوعدیکشنری فارسی به عربیابحر , اسلوب , اقناع , بدلة , تابع , تشکيلة , جنس , جيل , خلية , رقطة , صنف , طبيعة , قضية , نوع
سحابی نِی ـ آلنNey-Allen Nebulaواژههای مصوب فرهنگستانچشمۀ گستردهای از گسیل فروسرخ که در سحابی جبار و در نزدیکی ذوزنقه واقع شده است
پرسش آری ـ نهایyes-no questionواژههای مصوب فرهنگستانیکی از انواع جملههای پرسشی که پاسخ آن آری یا نه است
نه پشت دیوار ماnot in my backyard, NIMBYواژههای مصوب فرهنگستانباوری عمومی که بر پایۀ آن مردم خواهان دفع پسماندهای تولیدشده هستند مشروط بر آنکه محل دفع در نزدیکی ملک آنها نباشد
ابعاد نهاییfinished size, neat size, finished measure, net measure, net size, target sizeواژههای مصوب فرهنگستانابعاد چوب پس از ماشینکاری
نای فاقدارnotched/ notch fluteواژههای مصوب فرهنگستاننوعی نای سردَمشی که برای تسهیل تولید صدا، در قسمت بالایی دهانی آن، با تراشیدن یا سوزاندن، فاقی معمولاً به شکل v یا u ایجاد میکنند
نوعاتلغتنامه دهخدانوعات . [ ن َ ](ع اِ) مئات الوف ، در مراتب شانزده گانه ٔ عدد نزد فیثاغورثیان . (رسایل اخوان الصفا از یادداشت مؤلف ).
نوعروسلغتنامه دهخدانوعروس . [ ن َ / نُو ع َ ] (اِ مرکب ) زنی که تازه شوهر کرده باشد. (ناظم الاطباء). تازه عروس . دختری که تازه عروس شود. (فرهنگ فارسی معین ). تازه شوکرده . نوکدبانو. تازه به خانه ٔ شو رفته : این جهان نوعروس را ماند<br
نوعةلغتنامه دهخدانوعة. [ ن َ ع َ ] (ع اِ) فاکهه ٔ تر. (منتهی الارب ). میوه ٔ تر و تازه . (ناظم الاطباء) (از متن اللغة).
نوعیلغتنامه دهخدانوعی . [ ن َ / نُو ] (ص نسبی ) منسوب به نوع . مقررشده برای نوع . (ناظم الاطباء). مربوط به نوع : صورت نوعی . حرکت نوعی . (فرهنگ فارسی معین ): من ِ نوعی .
رژیم تکخواریmono dietواژههای مصوب فرهنگستاننوعی رژیم سمزدا که در آن فقط از یک نوع غذا، معمولاً یک نوع میوه یا سبزی مانند سیب یا انگور، یا یک نوع نوشیدنی استفاده میشود
ايدیکشنری عربی به فارسیچه , کدام , چقدر , (در پرسش) چه نوع , هيچ , هر , ازنوع , هيچ نوع , هيچگونه , که , اين (هم) , که اين (هم) , هر کدام که , هريک که
نوع پرورلغتنامه دهخدانوع پرور. [ ن َ / نُو پ َرْ وَ ] (نف مرکب ) نوع دوست . که از همنوعان خود تعهدو پرستاری کند. که به افراد نوع خود مهربانی کند.
نوع دوستانهلغتنامه دهخدانوع دوستانه . [ ن َ / نُو ن َ / ن ِ ] (ص نسبی ، ق مرکب ) از روی دلسوزی و محبت نسبت به همنوعان . بشردوستانه .
نوع دوستیلغتنامه دهخدانوع دوستی . [ ن َ / نُو ] (حامص مرکب ) بشردوستی . محبت و دلسوزی در حق افراد نوع . نوع پرستی .
نوع پرورانهلغتنامه دهخدانوع پرورانه . [ ن َ / نُو پ َرْ وَ ن َ / ن ِ ] (ص نسبی ، ق مرکب ) از روی نوع پروری . نوع پرستانه . با دلسوزی و شفقت در حق همنوعان .
نوع پروریلغتنامه دهخدانوع پروری . [ ن َ / نُو پ َرْ وَ ] (حامص مرکب )محبت و شفقت و احسان در حق همنوعان . عمل نوع پرور.
دنوعلغتنامه دهخدادنوع . [ دُ ] (ع مص ) ناکس و بخیل گردیدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). و رجوع به دناعة شود. || (اِمص ) خضوع . ذل . خواری . (یادداشت مؤلف ).
خنوعلغتنامه دهخداخنوع . [ خ ُ ] (ع اِمص ) نرم گردنی . فروتنی . (منتهی الارب ) (از تاج العروس ) (از لسان العرب ). || (مص ) خنع. رجوع به خَنع شود.
زانوعلغتنامه دهخدازانوع . (اِخ ) قریه ای است در شمال وادی اسماعیل و 2میلی شمال شرقی زریاد و 4میلی شمال یرموق . احتمال نیز میرود که همان زانوح باشد. (ز دائرة المعارف بستانی ). رجوع به زانوح شود.
زجاج مصنوعلغتنامه دهخدازجاج مصنوع . [ زَ / زِ / زُ ج ِ م َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) زجاج مصنوع را از رمل و سنگریزه و قلی میسازند و معمول اهل فرنگ بیشتر این است و شیشه های فرنگی اکثر از رمل گداخته با قلی است و این سفیدتر و شفاف تر