انوافلغتنامه دهخداانواف . [ اَن ْ ] (ع اِ) ج ِ نَوف . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد).به معنی کوهان بلند. (آنندراج ). رجوع به نوف شود.
بکاللغتنامه دهخدابکال . [ ب ِ ] (اِخ ) (بنو...) بطنی است از حمیر و از آن است ابویزید نوف بن فضاله ازتابعین . (منتهی الارب ). پدر قبیله ای است از حمیر و از آن است ابایزید نوف تابعی ابن فضاله . (آنندراج ).