ترجمه مقاله

نونده

navande

۱. لرزنده؛ جنبنده.
۲. [مجاز] تیزفهم: ◻︎ هیچ مبین سوی او به چشم حقارت / زآنکه یکی جلد گربز است و نونده (یوسف عروضی: شاعران بی‌دیوان: ۳۵۰ حاشیه).

ترجمه مقاله