نکودینلغتنامه دهخدانکودین . [ ن ِ] (ص مرکب ) که بر دین قویم و راست است : کردار تو نیکوتر از تعبدزیرا که نکودینی و مسلمان .فرخی .
نیکودانلغتنامه دهخدانیکودان . (نف مرکب ) دانا. بسیاردان : تو همی رنج نهی بر تن تا هرچه کنی همه نیکو بود احسنت و زه ای نیکودان .فرخی .
لَا يُنقِذُونِفرهنگ واژگان قرآننجاتم نمي دهند (از تركيب "لَا يُنقِذُواْ + نِي"درست شده كه "ي" نيز براي سهولت حذف شده است از طرفي چون جواب شرط شده جزم گرفته است)