روزنامه نگار، وقایع نگار، تاریخچه نویس
هنگامه، گذشته نگار، کهن نگار، تاریخدان
نگار.
نگار
۱. خبرنگار؛ وقایعنگار.۲. تاریخنویس؛ شدهنگار.