نقاش؛ نگارنده.
نگارنده، گورخر کوچک
الگوریتم نگارنده زاویه طیفی
دبیر، قلمزن، ، کاتب، ، محرر، منشی، منصف، نگارنده، نویسنده
داستان نگار. [ ن ِ ] (نف مرکب ) داستان نویس . نگارنده ٔ داستان .