حکومتداری چندسطحیmultilevel governanceواژههای مصوب فرهنگستانحکومتداری فراملی و منطقهای ازطریق ساختارهای سیاستگذار که مراکز اقتدار سیاسی را در سطوح مختلف با یکدیگر و با بخش خصوصی مرتبط میکند
قهوة تازهبرشتfresh-roasted coffeeواژههای مصوب فرهنگستانقهوهای که از برشتن آن زمان زیادی نگذشته است
قهوۀ تازهدمfresh brewed coffee/ freshly brewed coffeeواژههای مصوب فرهنگستانقهوۀ دمیای که از تهیۀ آن زمان چندانی نگذشته و کهنه نشده باشد
جوانفرهنگ نامها(تلفظ: javān) آن که زمان زیادی از عمرش نگذشته است ، کم سن و سال ؛ (به مجاز) شاداب و با طراوت.
برف تازهnew snowواژههای مصوب فرهنگستان1. برفی که تازه باریده و شکل اولیۀ برفبلورهای آن قابل تشخیص باشد 2. مقدار برفی که بیش از بیستوچهار ساعت از بارش آن نگذشته باشد
ناگذشتهلغتنامه دهخداناگذشته . [ گ ُ ذَ ت َ / ت ِ ] (ن مف مرکب ) نگذشته . گذرناکرده : چو لشکر شد از خواسته بی نیازبر او ناگذشته زمانی دراز.فردوسی .خداوند را بگوی که بنده به شکر این نعمت ها چون تواند رس