نگژدهلغتنامه دهخدانگژده . [ ن َ گ َ دَ / دِ ] (اِ) کوزه و مشربه ٔ سفالین . (برهان قاطع) (آنندراج ). در بعضی فرهنگها به کاف [ نکژده ] مرقوم است . (جهانگیری ) (از رشیدی ). و بعضی به زای تازی [ نگزده ] نیز گفته اند. (رشیدی از مؤیداللغات ) (از آنندراج ).
پالایة نادیNaudy filterواژههای مصوب فرهنگستانپالایة خطمحور یا شبکهمحور در حوزة مکان که بیهنجاریهایی با طولِموج کوتاهتر از طول پنجرة معین را آشکارسازی میکند و سپس آنها را با برونیابی از دادههای مجاور حذف میکند
روش نادیNaudy methodواژههای مصوب فرهنگستاننوعی روش خودکار، برپایة خط اندازهگیری برآورد ژرفا، که در آن محل و نوع بیهنجاری با استفاده از همبستگی متقابل دادههای خطی مغناطیسی مشاهدهشده با بیهنجاریهای نظری تعیین میشود
پندهلغتنامه دهخداپنده .[ پ ِ دَ / دِ ] (اِ) قطره را گویند اعم از قطره ٔ آب و قطره ٔ باران و قطره ٔ خون و امثال آن . (برهان قاطع). چکه . یوجه . لک . لکه . اشک . خال . || نقطه و ذرات . (برهان قاطع).
نکژدهلغتنامه دهخدانکژده . [ ن َک َ دَ / دِ ] (اِ) کوزه و مشربه ٔ سفالین . (برهان قاطع) (آنندراج ) (انجمن آرا). نگژده . (برهان قاطع) (جهانگیری ) (رشیدی ). بعضی به زای تازی [ نکزده ] گویند.(از انجمن آرا) (از رشیدی ). رجوع به نَگَژده شود.