لغتنامه دهخدا
نم داشت . [ ن ِ ] (ن مف مرکب ) نیم داشت . نیم دار. کهنه . (فرهنگ فارسی معین ).- سوخته ٔ نم داشت ؛ پنبه یا پارچه ای از قماش کهنه (نیم دار، نیم داشت ) که نیم سوخته و زغال شده باشد و آن را در برابر آتش زنه گیرند تا اخگر از سنگ بجهد و در آن گیرد و آتش