ترجمه مقاله

هاج

hāj

۱. [عامیانه] متحیر؛ سرگشته.
۲. درمانده؛ هاج‌و‌واج.
⟨ هاج‌وواج = هاج

بهتزده، حیران، دبنگ، سرگردان، سرگشته، گیج، مبهوت، متحیر، هامی

ترجمه مقاله