هذلولیلغتنامه دهخداهذلولی . [ هَُ ] (ص نسبی ، اِ) (اصطلاح علم هندسه ) مکان هندسی مجموعه ٔ نقاطی که تفاضل فاصله ٔ هر نقطه بر روی آن از دو نقطه ٔ ثابت در صفحه - به نام کانون - مقداری است ثابت ، یعنی :مقدار ثابت = سAF - AF
هذلولیفرهنگ فارسی معین( ~.) [ ع . ] (اِ.)یکی از منحنی های مقاطع مخروطی است که سطح آن موازی با محور اصلی سطح مخروطی است .
ناوبری هُذلولیhyperbolic navigationواژههای مصوب فرهنگستانیافتن خط یا خطوط مکانی که مطابق با هذلولی یا هذلولیهای مرتبط با زنجیرۀ دو یا چند ایستگاه رادیویی باشند
سامانۀ ناوبری هُذلولیhyperbolic navigation systemواژههای مصوب فرهنگستانسامانۀ ناوبری رادیویی که میتواند موقعیت هواگَرد مجهز به گیرندۀ خاص ناوبری را با تلاقی دو یا چند خط موقعیت هذلولی تعیین کند
هذلولیوار دوپارچهhyperboloid of two sheetsواژههای مصوب فرهنگستانهذلولیواری مرکب از دو قطعه که صفحات موازی با دو صفحه از صفحات مختصات را در مقاطعی به شکل هذلولی و صفحات موازی با صفحۀ سوم را در مقاطعی به شکل بیضی قطع میکند، مگر در بازهای متناهی که در آنجا تقاطعی وجود ندارد
هذلولیوار یکپارچهhyperboloid of one sheetواژههای مصوب فرهنگستانهذلولیواری مرکب از یک قطعه که صفحات موازی با یکی از صفحات مختصات را در مقاطعی به شکل بیضی و صفحات موازی با دو صفحۀ دیگر را در مقاطعی به شکل هذلولی قطع میکند
hyperbolicalدیکشنری انگلیسی به فارسیهیپربولیک، مبالغه امیز، اغراق امیز، اغراقی، شبه هذلولی، وابسته به هذلولی
ناوبری هُذلولیhyperbolic navigationواژههای مصوب فرهنگستانیافتن خط یا خطوط مکانی که مطابق با هذلولی یا هذلولیهای مرتبط با زنجیرۀ دو یا چند ایستگاه رادیویی باشند
هذلولیوار دوپارچهhyperboloid of two sheetsواژههای مصوب فرهنگستانهذلولیواری مرکب از دو قطعه که صفحات موازی با دو صفحه از صفحات مختصات را در مقاطعی به شکل هذلولی و صفحات موازی با صفحۀ سوم را در مقاطعی به شکل بیضی قطع میکند، مگر در بازهای متناهی که در آنجا تقاطعی وجود ندارد
هذلولیوار یکپارچهhyperboloid of one sheetواژههای مصوب فرهنگستانهذلولیواری مرکب از یک قطعه که صفحات موازی با یکی از صفحات مختصات را در مقاطعی به شکل بیضی و صفحات موازی با دو صفحۀ دیگر را در مقاطعی به شکل هذلولی قطع میکند