لغتنامه دهخدا
الوب . [ اَ ] (ع ص ) ریح الوب ؛ باد سرد که خاک را ببرد. || مرد الوب ؛ مرد که زود دلو از چاه برکشد. (از منتهی الارب ) (از آنندراج ) (از اقرب الموارد). || نشاطکننده . (از منتهی الارب ). رجل الوب ؛ مرد بانشاط، و گفته اند: آنکه زود دلو از چاه برکشد. (از اقرب الموارد). || آسمان ال