همسازیدیکشنری فارسی به انگلیسیaccord, accordance, concord, conformity, congruence, congruity, consistency, consonance, orientation, sympathy, symphony, tune, unity
همسازیcompatibility 2واژههای مصوب فرهنگستانقابلیت یک افزاره یا برنامه یا داده که آن را برای کار با یک رایانه یا افزاره یا برنامۀ دیگر مناسب میسازد
نظریة همسازیcongruity theoryواژههای مصوب فرهنگستاننظریـهای شناختی که بـر نقـش اقناع (persuasive communications) در تغییر نگرش تأکید دارد
همسازی فرهنگیaccommodation of cultureواژههای مصوب فرهنگستانفرایندی که در طی آن افراد ارزشها و باورهای فرهنگی جامعة میزبان را، ضمن حفظ فرهنگ خانوادگی خود، میپذیرند و روابط متقابل میان افراد و گروهها در جهت کاهش یا رفع تعارض و کشمکش میان آنهاست
همسازی با بَعدforward compatibility, upward compatibilityواژههای مصوب فرهنگستاننرمافزار یا سختافزاری که با سامانههای بعدی همسازی داشته باشد
همسازی با قبلbackward compatibility, downward compatibilityواژههای مصوب فرهنگستاننرمافزار یا سختافزاری که با سامانۀ قبلی همسازی داشته باشد
نظریة همسازیcongruity theoryواژههای مصوب فرهنگستاننظریـهای شناختی که بـر نقـش اقناع (persuasive communications) در تغییر نگرش تأکید دارد
همسازی فرهنگیaccommodation of cultureواژههای مصوب فرهنگستانفرایندی که در طی آن افراد ارزشها و باورهای فرهنگی جامعة میزبان را، ضمن حفظ فرهنگ خانوادگی خود، میپذیرند و روابط متقابل میان افراد و گروهها در جهت کاهش یا رفع تعارض و کشمکش میان آنهاست
همسازی با بَعدforward compatibility, upward compatibilityواژههای مصوب فرهنگستاننرمافزار یا سختافزاری که با سامانههای بعدی همسازی داشته باشد
همسازی با قبلbackward compatibility, downward compatibilityواژههای مصوب فرهنگستاننرمافزار یا سختافزاری که با سامانۀ قبلی همسازی داشته باشد
همسازی با بَعدforward compatibility, upward compatibilityواژههای مصوب فرهنگستاننرمافزار یا سختافزاری که با سامانههای بعدی همسازی داشته باشد
همسازی با قبلbackward compatibility, downward compatibilityواژههای مصوب فرهنگستاننرمافزار یا سختافزاری که با سامانۀ قبلی همسازی داشته باشد
همسازی فرهنگیaccommodation of cultureواژههای مصوب فرهنگستانفرایندی که در طی آن افراد ارزشها و باورهای فرهنگی جامعة میزبان را، ضمن حفظ فرهنگ خانوادگی خود، میپذیرند و روابط متقابل میان افراد و گروهها در جهت کاهش یا رفع تعارض و کشمکش میان آنهاست
نظریة همسازیcongruity theoryواژههای مصوب فرهنگستاننظریـهای شناختی که بـر نقـش اقناع (persuasive communications) در تغییر نگرش تأکید دارد