رهی شیرازیلغتنامه دهخدارهی شیرازی . [ رَ ی ِ شی ] (اِخ ) مجد همگر. (فرهنگ سخنوران ). رجوع به مجد همگر شود.
بغلتاقفرهنگ فارسی عمید= بغلطاق: ◻︎ به مشگینسنبلت بالای لاله / به سیمینسوسنت زیر بغلتاق (مجد همگر: لغتنامه: بغلتاق).
خوش مذاقلغتنامه دهخداخوش مذاق . [ خوَش ْ / خُش ْ م َ ] (ص مرکب ) خوش طعم . نیکو در مذاق . نکو در دهان . خوشمزه : طعم رطب اگرچه لذیذ است و خوش مذاق کی به بود بخاصیت از قند عسکری . مجد همگر.شعری به خوش م