هندوانهلغتنامه دهخداهندوانه . [ هَِ دِ ن َ / ن ِ ] (اِ) هندویانه . (فارسنامه ٔ ابن البلخی ص 122). از: هندوان + پساوند نسبت ، لغةً یعنی میوه ای که از هند می آید... گیاهی است از تیره ٔ خیار که برگهای بریده و ساقه های گسترده دارد.
هندوانهفرهنگ فارسی عمیدمیوهای درشت، با پوست ضخیم، مغز لطیف و آبدار و سرخ یا زرد، تخمهای ریز، بوتۀ خزنده، برگهای بریده، و شاخههایی که روی زمین میخوابد.⟨ هندوانهٴ ابوجهل: (زیستشناسی) = حنظل
هندوانهفرهنگ فارسی عمیدسیاه: ◻︎ خاقانی است هندوی آن هندُوانهزلف / وآن زنگیانه خال سیاه مدوّرش (خاقانی: ۲۱۹).
ریفواژهنامه آزادبرشهای تقریبا هم اندازه در میوه های حجیم مانند هندوانه و خربزه(همان برش شتری) را گویند.(بیشتر در زبان لری)
هندوانهلغتنامه دهخداهندوانه . [ هَِ دِ ن َ / ن ِ ] (اِ) هندویانه . (فارسنامه ٔ ابن البلخی ص 122). از: هندوان + پساوند نسبت ، لغةً یعنی میوه ای که از هند می آید... گیاهی است از تیره ٔ خیار که برگهای بریده و ساقه های گسترده دارد.
هندوانهفرهنگ فارسی عمیدمیوهای درشت، با پوست ضخیم، مغز لطیف و آبدار و سرخ یا زرد، تخمهای ریز، بوتۀ خزنده، برگهای بریده، و شاخههایی که روی زمین میخوابد.⟨ هندوانهٴ ابوجهل: (زیستشناسی) = حنظل
هندوانهفرهنگ فارسی عمیدسیاه: ◻︎ خاقانی است هندوی آن هندُوانهزلف / وآن زنگیانه خال سیاه مدوّرش (خاقانی: ۲۱۹).
آب هندوانهلغتنامه دهخداآب هندوانه . [ ب ِ هَِ دِ ن َ / ن ِ ] (ترکیب اضافی ،اِ مرکب ) آبی که از فشردن مغز هندوانه حاصل کنند.
هندوانهلغتنامه دهخداهندوانه . [ هَِ دِ ن َ / ن ِ ] (اِ) هندویانه . (فارسنامه ٔ ابن البلخی ص 122). از: هندوان + پساوند نسبت ، لغةً یعنی میوه ای که از هند می آید... گیاهی است از تیره ٔ خیار که برگهای بریده و ساقه های گسترده دارد.
هندوانهفرهنگ فارسی عمیدمیوهای درشت، با پوست ضخیم، مغز لطیف و آبدار و سرخ یا زرد، تخمهای ریز، بوتۀ خزنده، برگهای بریده، و شاخههایی که روی زمین میخوابد.⟨ هندوانهٴ ابوجهل: (زیستشناسی) = حنظل
هندوانهفرهنگ فارسی عمیدسیاه: ◻︎ خاقانی است هندوی آن هندُوانهزلف / وآن زنگیانه خال سیاه مدوّرش (خاقانی: ۲۱۹).