مدبرانهفرهنگ مترادف و متضاداستادانه، ماهرانه، هوشمندانه، هوشیارانه، توام باتدبیر، چارهگرانه، اندیشمندانه
عاقلانهفرهنگ مترادف و متضادبخردانه، خردمندانه، زیرکانه، عالمانه، عقلایی، هوشمندانه، هوشیارانه ≠ جاهلانه
بخردوارلغتنامه دهخدابخردوار. [ ب ِ رَ] (ص مرکب ) خردمندانه . هوشیارانه : امیر سخت شادمانه شد و گفت ای طاهر،... سخت بخردوار جوابی است . (از تاریخ بیهقی ).