هویتفرهنگ فارسی عمید۱. آنچه از نام، نام خانوادگی، نام پدر و ویژگیهای دیگر که شخص بدان ها شناخته میشود.۲. حقیقت شیء یا شخص که مشتمل بر صفات جوهری او باشد؛ شخصیت؛ ذات.۲. هستی؛ وجود.
حوثلغتنامه دهخداحوث . [ ح َ ] (ع اِ) رگ جگر. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || ترکهم حوث بوث و حوثاً بوثاً؛ متفرق و پراکنده و پریشان کرد ایشان را. (منتهی الارب ).
حوثلغتنامه دهخداحوث . [ ح َ ث ُ ] (ع اِ) به معنی حیث باشد. لغت طائی است . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). رجوع به حیث شود.
حوتلغتنامه دهخداحوت . (ع اِ) ماهی . (منتهی الارب ). سمک . (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). ماهی بزرگ . ج ، احوات ، حَوَتَه ، حیتان . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد) : بهتر از حوت به آب اندر وز رنگ بکوه تیزتر ز آب بشیب اندر و ز آتش بفراز. <p clas
حوتلغتنامه دهخداحوت . [ ح َ ] (ع مص ) حَوَتان . گرد چیزی برگشتن مرغ و وحشی . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء).
بحران هویتidentity crisisواژههای مصوب فرهنگستانوضعیتی توأم با تردید نسبت به خود و پرسوجوی فعالانه دربارۀ تعریف خود، که نوعاً در نوجوانی پیدا میشود
تشکیل هویتidentity formationواژههای مصوب فرهنگستانفرایند کسب شخصیتی منسجم و باثبات و بالیده بر مبنای تجارب مثبت پیشین
اختلال هویتidentity disorderواژههای مصوب فرهنگستانآشفتگی مزمنی که عموماً در اواخر نوجوانی روی میدهد و در آن فرد دچار عدم قطعیت و تنش ناشی از مسائلی چون انتخاب اهداف درازمدت و انتخاب شغل و ارزشهای اخلاقی و رفتار و جهتگیری جنسی میشود
impersonatesدیکشنری انگلیسی به فارسیجعل هویت، جعل هویت کردن، خود رابجای دیگری جا زدن، نقش دیگری را بازی کردن
هویت جنسیsexual identityواژههای مصوب فرهنگستانگونهای درک از احساسات جنسی خود که صرفاً تصویری عمومی از اهداف و مقاصد جنسی را که با شخصیت انسان یکی شده است، بازنمایی میکند
تهویتلغتنامه دهخداتهویت . [ ت َ ] (ع مص ) بانگ کردن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
حملة جعل هویتimpersonation attackواژههای مصوب فرهنگستانحملهای که در آن مهاجم هویت یکی از طرفهای مجاز در یک سامانه یا قرارداد ارتباطی (communications protocol) را به خود نسبت میدهد
بحران هویتidentity crisisواژههای مصوب فرهنگستانوضعیتی توأم با تردید نسبت به خود و پرسوجوی فعالانه دربارۀ تعریف خود، که نوعاً در نوجوانی پیدا میشود
تشکیل هویتidentity formationواژههای مصوب فرهنگستانفرایند کسب شخصیتی منسجم و باثبات و بالیده بر مبنای تجارب مثبت پیشین
اختلال تجزیۀ هویتdissociative identity disorder, multiple-personality disorder, MPDواژههای مصوب فرهنگستاناختلالی تجزیهای (dissociative disorder) که فرد مبتلا به آن چند هویت یا شخصیت متمایز دارد که هریک بهتناوب رفتارهای او را تحت تأثیر قرار میدهند