هیدروالکتریکلغتنامه دهخداهیدروالکتریک . [ رُ اِ ل ِ ت ِ ] (فرانسوی ، اِ مرکب ) (اصطلاح فیزیک ) تولید برق بوسیله ٔ نیروی آب . برای این منظور معمولاً توربین هایی میسازند که بوسیله ٔ فشار آب میچرخد وتولید الکتریسته مینماید. (از فرهنگ فارسی معین ).
منبع انرژیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: علیت ی، سوخت فسیلی، سوخت، تأسیسات ئیدروالکتریک (هیدروالکتریک)، خورشید، سوخت هستهای، اورانیوم، فیزیک هستهای▼ سوخت فسیلی: زغال، زغال سنگ، نفت، مازوت، [◄ روغن 357]، گازطبیعی، بنزین نیروگاه
کورزلغتنامه دهخداکورز. [ ک ُ رِ ](اِخ ) یکی از ایالات فرانسه است . و مرکز آن «تول » و شهرهای مهم آن : اوسل و بریو است . این ایالت از سه ولایت و سی بلوک و 289 بخش تشکیل یافته و مساحت آن در حدود 5888 متر مربع است و <span class=
تنسیلغتنامه دهخداتنسی . [ ت ِ ن ِ ] (اِخ ) رودی است در مشرق ممالک متحده ٔ امریکای شمالی که در ساحل چپ رود اوهایو (شعبه ٔ می سی سی پی ) به آن می ریزد و 1060000 گز طول دارد و در آن تأسیسات هیدروالکتریک و آبیاری احداث شده است که اهمیت فراوان دارد. و این رود ایا
اطریشلغتنامه دهخدااطریش . [ اُ ] (اِخ ) . اُتریش نام یکی از ممالک فرنگ است و نام دیگرش آستریا و نمسه است . (فرهنگ نظام ). مأخوذ از فرانسه ، اتریش . نمسه . (ناظم الاطباء). و در ذیل اتریش آرد: یکی از ممالک فرنگستان که نمسه نیز گویند. (ناظم الاطباء). کشوری است جمهوری واقع در ناحیه ٔ کوهستانی ارو
سدلغتنامه دهخداسد. [ س َدد/س َ ] (از ع ، اِ)بند بسته ٔ هر چیز. حایل میان دو چیز. (مهذب الاسماء). بنایی که در جلو آب کنند. هر چیز که جلو آب گذارندتا مانع جریان شود. بازداشت و مانع. حایل و حاجز و فاصل . حد و بند. بندروغ . (ناظم الاطباء) :</sp