واشنگلغتنامه دهخداواشنگ . [ ش ِ ن َ / ش ِ ] (ص ، اِ)چوبک زن را گویند که پاسبان و مهتر پاسبانان باشد. (برهان ). چوبک زن را گویند و جمعی را در شیراز که شبهای رمضان مردم را برای سحور بیدار کنند. (آنندراج ).
واشنگفرهنگ فارسی عمید۱. کسی که در شبهای ماه رمضان مردم را با آواز یا صدای طبل بیدار کند؛ چوبکزن.۲. پاسبان.۳. مهتر پاسبانان.
واشنگفرهنگ فارسی معین(شَ) (اِ.) 1 - چوبک زن ، کسی که در شب های ماه رمضان با آواز یا صدای طبل مردم را بیدار می کند. 2 - مهتر پاسبان .
واسانیلغتنامه دهخداواسانی . (اِخ ) ابوالقاسم الحسین بن الحسن از رجال قرن چهارم هجری . وی قصیده ٔ نونیه ٔ هزلیه ای در وصف مهمانی که در قریه ٔ حمرایای حران برای اهل قریه برپا بوده سروده است . (معجم المطبوعات ج 2).
حسین واسانیلغتنامه دهخداحسین واسانی .[ ح ُ س َ ن ِ ] (اِخ ) ابن حسن بن واسان بن محمد مکنی به ابوالقاسم واسانی دمشقی . شاعر و صاحب قصیده ٔ نونی است . (معجم الادباء ج 9 صص 233-265) (معجم المؤلفین ).<
واپسینلغتنامه دهخداواپسین . [ پ َ ] (ص نسبی ) اخیر. آخرین . مؤخر. آخر. (السامی ) (آنندراج ) (فرهنگ نظام ). بازپسین . متأخر. انجامین و آنچه پس از همه باشد. (آنندراج )(فرهنگ نظام ). پس . آخر. (شعوری ). آخری : واپسین دیدارش از من رفت و جانم بر اثرگر برفتی در وداعش
واشنگتنلغتنامه دهخداواشنگتن . [ ش َ ت ُ ] (اِخ ) نام یکی از ایالات متحده ٔ امریکا. رجوع به واشینگتن شود.
واشنگتنلغتنامه دهخداواشنگتن . [ ش َ ت ُ ] (اِخ ) پایتخت ایالات متحده ٔ امریکا. رجوع به واشینگتن شود.
واشنگتنلغتنامه دهخداواشنگتن . [ ش َ ت ُ ] (اِخ ) نام یکی از ایالات متحده ٔ امریکا. رجوع به واشینگتن شود.
واشنگتنلغتنامه دهخداواشنگتن . [ ش َ ت ُ ] (اِخ ) پایتخت ایالات متحده ٔ امریکا. رجوع به واشینگتن شود.